من آنم که پوتین بود پهلوان! این گفته این روزها بهترین وصفالحال مجیزگویان فارسی زبان و شیعه دوازده امامی است که پشت سر ولادمیر پوتین و در وصف روسیه نه از فحاشی به دیگران کوتاه میآیند و نه از دروغ و پروپاگاندا و زدن حرفهای بیاساس پرهیزی دارند. آرمان «نه شرقی، نه غربی جمهوری اسلامی» نیز که به کلی فراموش شده و گویی به شعار جمهوری اسلامی کمونیستی تبدیل شده است!
اما از اینها که بگذریم، بازی ایران با توجه به حوادث اخیر جهان عرب و خاورمیانه تا کنون برای جمهوری اسلامی دستآوردهای بسیار خوب و بزرگی داشته که به حق باید به طراحانش امتیاز مثبت داد. حضور داعش و فروپاشی عراق برای ایران بهترین فرصت بود برای گرفتن بزرگترین ماهی ممکن از این آب گل آلود یعنی به کنترل درآوردن نظام سیاسی عراق و شهرهای مهم مذهبی آن در بخشهای شیعه نشین. گرچه این دستآورد بسیار بزرگی بود، ایران اما همچنان با هدف فرسایشی کردن جنگ بشار اسد با مخالفانش به بلندپروازی خود در منطقه ادامه داد. شاید ایران فکرش را نمیکرد که این اقدام به شکار ماهی بزرگتری بینجامد! روسیه! شاید فکرش را نمیکرد خرس غذبآلود پیر و خسته شرق با یونیفورم نظامی و قیافه جدیاش از جایش بلند شود و زیردریایی اتمی به سوریه بفرستد! عجب شکار بزرگی! این یک قسمت سناریو را – از زمانی که آمریکا پس از انتشار اسناد استفاده بشار اسداز سلاح شیمیایی تصمیم به حمله به بشار اسد را اعلام کرد تا آمدن نیروهای نظامی روسیه در دفاع از او – شاید ایران فکرش را هم نمیکرد که اتفاق بیفتد، اما پیش و پس از آن را خوب بازی کرد. خوب بازی کرد تا الان!
این بار اما حباب روسیهی بزرگ در مرزهای ترکیه ترکید، نه برای غرب و نه برای ایران، بلکه برای خود روسیه! به گمان من ناتو به عمد سوخو 24 روسی را مورد اصابت قرار داده است تا به پوتین پیغامی بفرستد که جایگاه خودش و نیروهای نظامیاش را به او یادآوری کند و آینه دروغگوی بزرگنمایی را که احتمالا ایران پیش رویش گداشته بشکند. واقعیت این است که اگر از یک جنگ اتمی تمام عیار که به نابودی بخش بزرگی از تمدن بشرخواهد انجامید بگذریم، روسیه در برابر ناتو و آمریکا حرفی برای گفتن ندارد. تجهیزات نظامیاش، توان لجستیکی و تدارکاتیاش و همچنین نیروی انسانیاش چه از نظر کمی و چه کیفی به شدت در سطحی پایینتر قرار دارند که این ضعف با هوچیگری و رجزخوانی جبران نمیشود.
ناتو و آمریکا با حضور روسیه در خاورمیانه کنار آمدند اما نه به اندازهای که کاملا مستقل عمل کند. این شلیک به نظر میرسد دقیقا حاوی چنین پیغامی است که اگر روسیه سهم میخواهد باید ابتدا موافقت غرب را به دست آورد. از اینجا به بعد، بازی ایران به بنبست میرسد. وقتی پای رویارویی نظامی با ناتو و آمریکا به وسط کشیده شود، دیگر آمار و ارقام و توان نظامی، لجستیکی و اطلاعاتی سخن میگویند نه پروپاگاندا و خودبزرگبینی. به نظر میرسد همانگونه که «سرگی لاوروف» عنوان کرد که با ترکیه وارد رویارویی نظامی نمیشود، روسیه ریسک رویارویی با ناتو را نخواهد پذیرفت و به احتمال زیاد وارد فاز جدیدی از استجکام بخشی به ارتش بشار اسد خواهد شد. این اقدام به معنی وارد شدن به جنگ اقتصادی با آمریکا و غرب است. آمریکا مخالفان اسد را تجهیز خواهد کرد و روسیه باید برای مقابله با آنها چندین برابر هزینه استقرار تجهیزات نظامی و به کارگیری آن را پرداخت کند.
چنین رویارویی فرسایشی بلندمدتی بازی ایران در استفاده از روسیه را برهم خواهد زد. روسیه به دنبال تامین منابع مالی ثروت ایران را میمکد و ضعف اقتصادی ایران و روسیه در نهایت ممکن است به از دست رفتن دستآوردهای فعلی برای جمهوری اسلامی بشود. شاید الان برای جمهوری اسلامی بهترین فرصت باشد که مرزهایش را در آن سوی کربلا و بغداد دودستی بچسبد و به بهانه کمک به عراق و مبارزه با داعش خود را از باتلاق روسیِ سوریه بیرون بکشد. واقعیت این است که روسیه در باتلاق سوریه فرو رفته است و با ضعف لجستیکی- اقتصادیاش آنجا را تبدیل به جهنمی سوزان برای تمام همپیمانانش خواهد کرد. در نهایت هم به دلیل همان ضعفها بیرون خواهد رفت و ماجرایی شبیه به سناریوی افغانستان تکرار خواهد شد. نجات بشار اسد در دراز مدت تقریبا غیر ممکن است.
البته همچنان احتمال ورود بازوی اقتصادی پرتوان شرق «چین» به معادله ممکن است اوضاع را تغییر دهد که در این صورت ممکن است شانسی برای تقویت اتحاد شرقی روسی-چینی و بزرگتر شدن سهم جمهوری اسلامی در لوای موفقیت این اتحاد ایجاد شود. وقوع این اتفاق به گونهای مصادف با موازنه قدرت در جهان، خطکشی رسمی بین شرق و غرب و بازگشت به فضای دوقطبی پیش از فروپاشی شوروی خواهد بود که احتمال وقوعش با توجه به ضعفهایی که روسیه دارد بسیار دور از تصور است. لااقل میشود گفت هنوز زود است برای تحقق چنین خواستهی بلندپروازانهای. هنوز چین آنچنان پر و بال اقتصادیاش بزرگ نشده که روسیه را در بر بگیرد و از طرفی روسیه بسیار ضعیفتر از آن است که از نظر نظامی رقیب یکسان غرب دانسته شود.
بنابراین به نظر میرسد هوچیگریهای طرفداران مسلمان شیعهی پوتین در حال برخورد به سخرههای بلند غرب و ناتو است، به شکلی که هرچه بیشتر دهان بازکنند، پژواکش گوشةایشان را بیشتر میآزارد.