گویا امسال به حاضرین در راهپیمایی مدادرنگی هم میدادهاند. چقدر این یکی با مسما بود! چقدر به حاضرین میآمده! اصلا ماشاالله چقدر برازنده! یک مداد رنگی سرخ از طرف آقای هاشمی رفسنجانی، یکی بنفش با امضای آقای روحانی و یکی سبز با جعل امضا از سوی آقای خاتمی. یکی زرد از طرف آقایان مسعود بهنود و ابراهیم نبوی، یکی قهوهای از طرف آقای احمدینژاد که خلع هالهی نور شده است و یک مداد سفید تاجدار که تنها در حضور رنگهای دیگر بر این لوح ساده مینویسد. یک جعبه مداد رنگی برای مردم خردسال ایران که با هر رنگی که طبع زرنگشان میپسندد بنویسند: «مرگ بر» تا مداد سیاه بزرگ آن را دوبارهنویسی کند و بر فرق سر تمام کوشندگان خیرخواه تاریخ این سرزمین بکوبد.
الله اکبر! در کشور من این یک تضمین است. کاربردش گرفتن صلاحیت است. کاربردش کشتن آخرین نفس اندیشیدن به مدادرنگیهایی است که به دست راهپیمایان میدهند. الله اکبر بعد مرگ بر فتنهگر. الله اکبر بعد مرگ. مرگ! الله و اکبر به رنگ زندان. الله اکبر به رنگ رانت و الله اکبر به رنگ اختلاس پررنگ! الله اکبر به رنگ زرنگ، به رنگ تبعید، به رنگ تزویر و الله اکبر به رنگ نسیان. یک جعبه مدادِ رنگی مجانی برای آنها که راه میپیمایند و الله اکبر گویان مرگ را صدا میزنند. برای آدمهای زرنگ.
مدادرنگیها مبارکتان باشد! غدا و شیرینی و نوشیدنیهای حاوی کنستانتره طبیعی هم گوارای وجودتان. این جرعههای شراب ناب خونین را هم ما مینوشیم:
یک جرعه از ستار، یک جرعه از ندا، یک جرعه از فرزاد، یک جرعه از 88، یک جرعه از خاوران، یک جرعه از 200 هزارتومان جریمهی قصاب کهریزک، یک جرعه از نفت و اتوبوس مجانی!
بسيار بييار زيبا بود
اختلاص را لطفا اصلاح کنید/اختلاس
درود آواره در آمستردام
سسپاس آرش عزیز