این روزها بازار خودرو در ایران عملا افسار بریده است. قیمتها لحظهای و متفاوت ارائه میشوند و خرید و فروش خودروهای داخلی رفته رفته همانند بازار ارز محلی برای سودجوییةای کلان دلالان خودرو شده است. مثلا یک دستگاه حودرو پژو 206 تیپ 2 (معمولیترین کلاس موجود در بازار) نزدیک به چهل میلیون تومان خرید و فروش میشود که این قیمت برای خودروهای کارکرده با نوسان بسیار بالا متغییر است. نمایشگاهها هم قیمتهایشان با یکدیگر تفاوت زیادی دارد. حتی در خودروهای صفر کیلومتر هم این نوسان لحظهای وابسته به زمان و مکان دیده میشود. این مختصات آشفته را چه کسی باید به گردن بگیرد؟
وعدههای بیسرانجام خودروسازها و مسئولان مرتبط در دولت را به یاد بیاوریم که هر بار یک خودرو را با قیمتی پایین معرفی کردند تا یک پله از فاصلهی زیاد انطباق بین کیفیت و قیمت خودرو در کشور کاسته شود. چه شد آن وعدهها؟ تعرفههای واردات خودرو همواره به بهانهی حمایت از تولید داخلی خودرو در چشم این مردم فرو رفته است. پس چه شد این تولید داخلی؟ آیا خجالتآور نیست که سپر و چراغ یک خودرو را تغییر میدهند و آن را با چند میلیون تومن اختلاف قیمت به فروش میرسانند؟ آیا خجالتآور نیست که وابستگی تمام خودروهای داخلی با گران شدن ارز به یکباره عیان شد و قیمتها سر به فلک کشیدند؟ این چه تولید داخلی است؟ این چه اصرار بیهودهای است که درها را به روی ورود تکنولوژی ببندیم و چند خودروساز سودجو را فربه کنیم و مردم را اینگونه از رفاهی که به سادگی ممکن است محروم سازیم؟
به نظر میرسد ورود تولیدکنندههای خارجی به بازار خودرو ایران در قالب ایجاد مجموعهةای خودروسازی در داخل کشور بهترین راه حل خروج از این بحران است. اولا کارگران با این شگرد بیکار نمیشوند. دوما تکنولوژی رفتهرفته بومی میشود و در نهایت خودروسازان فعلی هم میتوانند با فروش خودروهایشان با قیمت پایین به مشتریهایشان ادامهی حیات دهند و در کنارش با داشتن انگیزهی رشد رفته رفته ارتقا بیابند. اما چرا اتفاقاتی از این دست نمیافتد؟ واضح است که بهانهی خودکفایی بیمورد است چرا که آنچنان که گفته شد نه خودکفایی ایجاد شده و نه ما در عمل پیشرفتی داشتهایم. گرانی ارز بهترین محک بود برای برملا شدن بی اساس بودن ماجرای خودروسازی داخلی و خودکفایی در صنایع خودرو و عبارتهایی مانند خودروی ملی!