اگر از جنجالهای رسانهای-جناحی قدری فاصله بگیریم و بازیهای جناحی-سیاسی را برای چند لحظه کوتاه از ذهن بهدر کنیم، با واقعیت هولناکی در مورد شهری به نام اشرف در عراق روبهرو خواهیم شد. قبل از هرچیز اجازه بدهید واقعبین باشیم تا جنبه انسانی موضوع را دریابیم. ابتدا چند واقعیت را در مورد قرارگاه فعلی گروه مجاهدین خلق و وضعیت فعلی آنها باید برشمرد.
1- این یک واقعیت است که در حال حاضر نزدیک به 3000 نفردر منطقهای در کشور عراق زندگی میکنند که عراق آنها را نمیخواهد و دوست ندارد آنجا باشند. حتی آنجا را مورد حمله مسلحانه قرار داد.
2- آن گروه مغضوب حکومت ایران است و از طرفی ایران نفوذ زیادی در عراق دارد.
3- آن گروه در میان اکثریت مردم ایران وزن سیاسی ندارد و اصولا تاریخ مصرفش از این جهت که مناسبات سیاسی را هدایت کند یا تاثیر زیادی داشته باشد، گذشته است. تنها بهانهای است برای انگ چسباندنها و بهرهکشیهای سیاسی. هرکسی بخواهد خوب باشد، یکی از ابزارهایش دشمنی با آن گروه است.
5- زمانی آن گروه یک سازمان نظامی بوده و به دلیل همکاری با دولت وقت عراق، در آنجا مستقر شدهاند. در واقع اشرف نوعی اردوگاه نظامی بوده است. اکنون آنها اسلحه در اختیار نداشته و دولت فعلی عراق هم هیچ پیمان نظامی با آنها ندارد.
6- مهمتر از همه اینها، کودکان و نوجوانان و جوانانی هستند که در آن مکان متولد شده و رشد کردهاند. تنها با گناه بهدنیاآمدن، برچسب تروریست خوردهاند و لذت زندگی عادی را از دست دادهاند.
با توجه به نکات فوق، این نتیجه حاصل میشود که اشرف باید تخلیه گردد!
اما بگذارید قدری بیشتر توضیح بدهم. با توجه به نکات فوق، اشغال منطقهای از سوی 3000 نفر که گویی در محاصره زندگی میکنند و عملا هیچ اثر مثبت شاخصی هم بر دنیا ندارند چه معنایی دارد؟ این وضعیت تا کی باید ادامه داشته باشد که تعدادی انسان در سرزمینی زندگی کنند که گویی نفرین شده است؟
مسئله اصلی و مهم، بحث فاجعه انسانی محتملی است که در کمین است. جان تعداد زیادی انسان بیگناه در خطر است. آن افرادی را میگویم که آنجا متولد شده و بزرگ شدهاند.. اگر کسی با خود بگوید:» اینها گناه والدینشان را میپردازند و به من چه»، جملهاش تمامی بنیانهای انسانی و حقوق بشر را میلرزاند و عین بیشرفی است. این مسئله نه شوخیبردار است و نه کماهمیت است. آنقدر مهم است که واجب است تنها به همین دلیل آن مکان تخلیه شود.
بسیار شنیدهایم که حقوق بشر و سازمانهای بینالمللی تنها یک شعار و یا یک ابزار هستند. با این حال بسیار هم دیدهایم که عملکردی خلاف این گفته داشتهاند. باید به این سازمانها فشار وارد بیاوریم که کمک کنند تا با طرحی معقول، آن مکان تخلیه شود. قطعا هستند کسانی که از وجود آن مکان بهرهکشی سیاسی میکنند و گوششان بدهکار خطر جانی که بیگناهان را تهدید میکند، نیست. پس باید فشار عمومی از پولهای آنها بیشتر شود. باید موج درخواست تخلیه اشرف به راه بیفتد.
بهترین راه حل به نظر من این است:
از سوی نهادهای بینالمللی، قطعنامه یا آینننامه یا مصوبهای به تصویب برسد که بر اساس آن، ظرف مدتی معین مانند 5 سال، به ترتیب اولویت، کم کم جوانان و خانوادههای جوان از آنجا خارج شده و به کشورهای مختلفی از جهان بروند و در آنجا پناهندگی سیاسی بگیرند و زندگی کنند. سران آن گروه هم در نهایت کارشان به دفتری بینجامد که به عنوان یک حزب سیاسی فعالیت کنند. نظیر دفتری که ظاهرا در حال حاضر هم در اروپا دارند. این طرح هم به سود افراد اشرف است و به زندگی الموتگونه افراد آنجا پایان میدهد، هم نگرانی از وقوع فاجعه انسانی را از بین میبرد، هم به بهرهکشیهای سیاسی پایان میدهد.
این کار در صورتی که نهادهای بینالمللی با توجه به لزوم انسانی انجامش، تصمیم به عملی کردنش بگیرند شدنی است. با تبلیغ رسانهای و تاکید بر زمانبند بودن اجرای آن و تاکید بر جنبه انسانیاش، میتوان افکار عمومی کشورهای پذیرنده را همراه کرد. دولت عراق هم که حتما موافق خواهد بود. در چنین شرایطی سران آن گروه هم نمیتوانند نپذیرند چون در غیر اینصورت حمایت بینالمللی را از دست داده و متهم به بهخطر انداختن جان ساکنین میشوند.
گره کار شدنی بودن این طرح، تنها کسانی هستند که بهرهکشی سیاسی میکنند و از لو رفتن برخی مناسبات احتمالی میهراسند. وگرنه بهانه افکار عمومی و پناهنده شدن افراد قابل رفع است. بنابراین من فکر میکنم بهتر است بهجای پرداختن به دعواهای جناحی و مجادلههای سیاسی بیارزش که تنها منجر به وقوع فاجعه خواهد شد، بهتر است موج درخواست تخلیه زمانمند اشرف به راه بیفتد. این اتفاق به این مجادلهها پایان خواهد داد.
پ ن:
1- نیازی نیست اعضای ساکن اشرف به عنوان اعضای یک گروه تروریستی به جایی منتقل شوند. تنها چند برنامه ویژه خبری میتوانند تفهیم کند که افرادی هستند که در آن مکان متولد شدهاند ولی حق دارند آزادانه زندگی کنند. این کارهای رسانهای در صورتی که نهادهای قدرتمند بینالمللی بخواهند به راحتی قابل انجام است.
2- در مورد نحوه تخلیه آن مکان ممکن است چندین طرح به اذهان ما برسد. این قابل بحث است که چگونه این کار انجام شود، اما تخلیه شدنش به نظر من واجب است.
3- از همه نویسندگان و فعالین مستقل و نیمه مستقل و حتی جناحی تقاضا میکنم که کمک کنند تا موجی برای درخواست تخلیه اشرف از نهادهای بینالمللی به راه بیفتد. این قدم مثبتی است که ما میتوانیم برداریم.
4- انسانیت همیشه مقدم است. حداقل اینکه باید باشد.