اتفاقاتی که در عراق در حال وقوع هستند ممکن است عواقبی بسیار وخیمتر از چند درگیری نظامی و حتی چیزی در حد یک جنگ داشته باشند. اگر ماجرا به همین شکل ادامه یابد و تدبیری خردمندانه برای آن اندیشیده نشود، باید منتظر بیدار شدن افعی هفت سر جنگ مذهبی از هزار گوشه و کنار خاورمیانه بشویم که هر کسی را سر راهش نیش میزند و زامبی میکند. همین الان در ایران مردم در حال بر زبان آوردن جملات کینهتوزانه مذهبی نسبت به یکدیگر هستند. با توجه به پراکندگی مذهبی در ایران و آمیختگی افراد با مذاهب شیعه و سنی در میان یکدیگر، اگر این انبار باروت شعلهور شود، دیگر کسی را یارای خاموش کردنش نیست. باید آنقدر بسوزد تا چیزی برای سوختن نماند. واقعیت این است که با توجه به جنایاتی که از طرف گروه داعش بر شیعیان( به عنوان طرف رسمی و اصلی آنها) وارد شده است و خشونت بی اندازهای که نشان داده شده، گفتمانهای صلحآمیزی که حول محور وحدت ایجاد شده بودند در حال فروپاشی هستند. با توجه به تاکید داعشیان بر دشمنی با شیعیان و تهدید کردن مستقیم آنها و سنی نامیدن خود و همینطور تاکید رسانههای خارجی در به کار بردن واژههای شیعه و سنی روبهروی هم، آرام آرام وهابیت به عنوان عنصر تندرویی که سنیهای ایران را از جایگاه دشمنی با شیعیان بری کرده بود در حال خارج شدن از گفتمانهای رسمی و غیر رسمی است. نبردهای لفظی و مجازی در حال شکلگیری هستند و به شکل خطرناکی فرصت برای افراد جنگطلب مذهبی از هر دو گروه در حال شکل گرفتن است. اگر به همین منوال پیش برود، خواهیم دید که هزاران چهره عبوس مذهبی از زیر خاک بیرون میآیند و با شوراندن مردم هرآنچه که خیرخواهان این مرز و بوم و اهالی صلح و اندیشه طی سالیان دراز رشته بودند در عرض چند ماه پنبه میکنند. کافی است که در چند نقطه در داخل کشور یا حتی در یک جا و یا حتی در خارج از ایران ولی مرتبط با اتباع ایرانی اتفاقی بیفتد که خونی در این راستا و در قالب این دعواها ریخته شود. فرق ندارد که از شیعیان یا سنیها، در هر دو حالت آن پیراهنی که باید بر سر نیزه برود، میرود. شاید نظارهگر پیراهن یک عثمان شیعه بشویم.
واقعیت این است که آسیبِ بروز چنین فاجعهای بسیار بزرگ خواهد بود. اصلا حتی جبران نشدنی و ویرانگر خواهد بود. احتمال رخ دادنش را کسی نمیداند. این که همواره هم این انبار باروت در این منطقه بوده است درست است. با این حال این هم واقعیت دارد که همواره همه از آن میترسیدند. چه مردم و چه حتی حکومتهایی مثل جمهوری اسلامی و سعودی و حتی جامعهی بینالمللی نیز از این هیولای مهار نشدنی میترسیدند و همواره اقداماتی در راستای شعلهور نشدن این آتش در حال اجرا بوده است. حتی روح الله خمینی هم در اوج قدرت و زمانی که دم از صدور انقلاب ایران به جهان میزد، از چنین هیولای هفتسری به شدت میترسید و با مطرح کردن موضوع وحدت در این زمینه با آن مبارزه میکرد. اما اکنون، هر جریانی که پشت ماجرای داعش و تحریک مردم سنی و شیعه قرار دارد، به هر دلیلی در حال مبارزه با آن اقدامات است. بدون شک هر جریانی که هست به دور از هرگونه دوراندیشی و خرد و شعور بشر امروزی است. آنقدر چنین اتفاقی فراگیر و خانمانسوز است که شاید بهتر است بگویم آن جریان باید فرازمینی باشد که خود را از آن مصون بداند! پس گزینه منطقیتر همان بیخردی آن است. با همه اینها این واقعیت همچنان وجود دارد که احتمال بروز یک جنگ مدهبی خانمانسوز و طولانی که باعث تجزیه کشورها و ملتها و برادرکشی بین مردم خواهد شد افزایش یافته است. این که چقدر افزایش یافته است را هم به نظرم کسی نمیداند. تنها با قاطعیت میشود گفت که به سدهای مهار کنندهاش ضرباتی وارد آمده و همچنان این ضربات تداوم دارند.
البته گرچه این در اصول و هدفگذاری از خرد و شعور بدور است اما در پیشبرد آن اهداف بسیار با دقت عمل میکند. پیامی که برای مسی مهاجم آرژانتینی فرستادند و تبریکشان به او برای گل زدن به او و پیشنهاد مسخرهشان برای انتصاب او در آمریکای لاتین شاید به نظر بسیاری احمقانه و تنها از سر حماقتشان باشد. اما همهاش این نیست. آن پیغام بیشتر یکجور تحریک است و به دنبال واکنش میگردد. واکنشهایی از این دست که در عکس زیر میبینید:

خشونت عریان و توهینها و تهدیدهای بیسابقه و عجیب گروه داعش جدای از مسئله ایجاد رعب و وحشت، به منظور تحریک و ایجاد واکنش هم صورت میگیرند. در واقع هدف این گروه به روشنی ضربه زدن به آن سدی است که در برابر سیل خروشان نبرد مذهبی ایستاده بود. آنها سعی دارند تا میتوانند تمام پتانسیلها را فعال کنند و از هر گروهی تندروها را به میدان بیاورند. شاید بان کیمون این موضوع را به خوبی درک کرده بود که در زمینه مقابله به مثل مذهبی و فرقهای بر علیه داعش هشدار داده بود. با این حال، اخبار اعزام نیروهایی برای کمک به داعش از جنوب عراق از سوی عربستان سعودی از یک طرف و حضور مستقیم سپاه قدس ایران از سوی دیگر نشانههایی از موفقیتآمیز بودن اقدامات تحریکآمیز آنها است. تحریکی که دیگر به سطح دولتها هم کشیده شده است و در میان مردم در حال قدرت گرفتن است. واقعیت این است که حتی مردم عادی و شهروندان ایرانی نیز در حال گرفتار شدن در این دام وحشتناک هستند. کامنت زیر در پاسخ به پستی که نقاشی یک کودک سنی ایرانی در مورد اعدام پدرش در ایران را به اشتراک گذاشته بود نگاشته شده است. شاید باز هم باید یادآوری شود که پیشترها چنین تقابل لفظی مستقیمی بین شیعه و سنی در ایران به ندرت رخ میداد و معمولا در اینگونه اظهارنظرهای افراطی مخاطب وهابیت بود.
لازم است حتما چارهای اندیشیده بشود. این تدبیر اندیشی در هیچکجا بهتر از ایران قابل اجرا نیست. در ایران هنوز جریانهای صلحطلب و نواندیش و میانهرو چه در میان مردم و چه در میان نخبگان و اهل قلم و سیاست به حد کافی نفوذ دارند. هم در جوامع سنی و هم در جوامع شیعه این موضوع صادق است. پس فرصت مهیا است. مثلا باید اتحادی در این زمینه تشکیل بشود، پررنگ بشود و همچون پتکی محکم بر سر آن هیولا فرودآورده شود تا فکر بیداری به سرش خطور نکند. مخصوصا افرادی که در جوامع سنی در ایران فعالیت دارند و شناخته شدهاند، باید به فکر باشند و در این راه بکوشند. موضعگیری شیخ محمد امین، از اعضای جمعیت علماء العراق در مورد رد ارتباط داعش با اهل تسنن و مخالفت صریح با داعش و همینطور نبرد پیوستهی کردهای عراق با داعش نمونههای موثر و مهم در این زمینه هستند که تحریکات مذهبی را خنثی میکنند. همینطور نقش کلیدی و تاریخساز حکومت شیعه ایران هم در این مقطع مسئولیت بسیار بزرگی بر گردنش گذاشته است. حکومت ایران میتواند با تشکیل ائتلافهای شیعه و سنی در نقاط مختلف کشور در راستای مقابله با تحریمات مذهبی موثر باشد. یقینا تنها اتکا کردن به نیروی نظامی و درگیر کردن سپاه قدس و سردادن شعارهای مذهبی همان چیزی است که داعش میخواهد. اما اگر این کار با چنان ائتلافها و اقدامات و تدبیرهایی همراه شود کارسازتر خواهد بود. واقعیت این است که اگر اتفاقی نافرجام در آن زمینه بیفتد، نه برادر تو در امان خواهد بود و نه خواهر من و نه پدر من و نه مادر تو. ممکن است همه به نحوی ولو ناخواسته درگیرش بشوند.
پ ن: حذف نشدن اسمها در تصاویر نه تنها به این دلیل که سفحات پابلیک بودهاند انجام شده است، بلکه علاوه بر آن مراجعه به آن پستها و دیدن کامنتها نشان میدهد که این افراد تنها مردم عادی و طبقه متوسط هستند که واکنشی دقیقا منطبق بر آنچه برنامهریزی شده است را نشان دادهاند. و یا در غیر اینصورت فعالیت برنامهریزی شده آنها از سمتی دیگر شناخته میشود.
اتفاقا هیچ چاره ای لازم نیست اندیشیده شود. اسلام در 14 قرن پیش با همین صورت بر این منطقه غالب شده. این اتفاقات تنها تکرار همان اشغال سرزمین و فجاپع متعاقب آن است. اتفاقا اگر این اسلام خشن و ادمکش برمنطقه حاکم شود دورنمای پاگرفتن لیبرال دمکراسی در ایران قوی تر میشود. چون داعشی ها میگویند اسلام. بنابراین تندروهای داخلی ما هم شعار اسلام سر میدهند خلع سلاح میشوند و دیگر حرفی برای گفتن ندارند.
خیلی هم خوبه بزارید سنگاشون رو وا بکنن افراطی ها اونقدر همدیگه رو بکشن، تا تموم بشن! این وسط یه عده بیگناه بی عرضه هم میمیرند به جهنم! وقتی 35 سال پیش به داعش شیعیی رای دادند، امروز به لیاقتشون میرسند، امیدوارم حمله داعش به ایران زمینه ساز حضور ناتو و ارتش امریکا به ایران بشه، این مردم که عرضه مبارزه با اخوند ها رو ندارند، همون بهتر همه تر و خشک بمیرن.
«خیلی هم خوبه بزارید سنگاشون رو وا بکنن افراطی ها اونقدر همدیگه رو بکشن، تا تموم بشن! این وسط یه عده بیگناه بی عرضه هم میمیرند به جهنم! وقتی 35 سال پیش به داعش شیعیی رای دادند، امروز به لیاقتشون میرسند، امیدوارم حمله داعش به ایران زمینه ساز حضور ناتو و ارتش امریکا به ایران بشه، این مردم که عرضه مبارزه با اخوند ها رو ندارند، همون بهتر همه تر و خشک بمیرن.»
دوست عزیز یک نگاهی به کامنت فوق بکن تا ببینی که همه داعش ها را گفتی منتهی یادت رفت داعش های تاج به سر پهلوی چی را اسم ببری. این بیچاره کامنت گزار فوق خیال میکنه که میتونه با فلان آمریکا داماد بشه. بدبخت نمی فهمه که اگر ایران نابود بشه و تر و خشک با هم بسوزن, دیگه جایی برای شماپهلوی چیها باقی نمیمونه که آمریکا بخواد شاه تاج به سرتون رو به عنوان نوکر و کون لیس مورد استفاده قرار بده.
من تعجب میکنم از این جماعت وقیح و خائن که با نهایت رذالت بر علیه منتخب مردم کودتا کردند,٢٥ سال پس از کودتا را درست مثل تمامی ٥٧ سال سلطنت پهلوی, با استبداد, سرکوب و خیانت به مردم حکومت کردند و در تمام مدت هم با سرکوب گروه های مترقی و سکولار و تقویت همزمان آخوندها برای سرکوب مردم تخم بنیادگرایی را در میهنمان کاشتند و دست آخر هم به امر ارباب آمریکایی ارتش را دودستی به خمینی تقدیم کردند, حالا چنان حرف میزنند که انگار این جماعت چماقدار, بی مایه و سرکوبگر, ولتر و منتسکیو تشریف داشتند و تا آخر سلطنت پهلوی هم داشتند مردم را به راه راست » سکولار دموکراسی» هدایت میکردند! خوب است که تصاویر شاهانشان یا در حال گل مالی و سینه زنی برای حسین موجود است (رضا خان قلدر) یا در حال جارو کشی حرم های مذهبی و مقدس (محمد رضا پهلوی).
نتیجه اخلاقی- شرم احساسی مقدس است که کلیه داعشی ها, از جمله داعشی های سلطنت چی, از ان بی بهره هستند.
شما ایران هم بودی همین حرف رو میزدی؟ خودت جات خوبه برای بقیه تعیین تکلیف میکنی؟
به ما ربطی نداره، داعش رو جمهوری اسلامی با افراطی گری و فرقه گرایی در سوریه و عراق به وجود آورد، حالا هم خودش بره جعمش کنه، داعش اصلا کاری با ایران نداره! جمهوری اسلامی برای اینکه جلوی سقوط حکومت شیعه عراق بگیره داره مردم رو از لولو می ترسوه و خیلی گندش کرده، به قول اون یارو نترسید داعش همینجاست! اگه به فرض محال داعش سنی ایرانو بگیره فرقی به حال ما نمی کنه که. همون قوانین فعلی جمهوری اسلامی و با ریش و پشم اضافه میخوان اجرا کنند، چیز تازه ای نیست. بجای این حرفا بشینید فوتبال نگاه کنید. داعش همیشه هست ولی جام جهانی 4 سال یه باره 🙂