این نوشتار کوششی است برای پاسخ دادن به استدلالهایی که در حمایت از باقی ماندن نظام بشار اسد و عدم استفاده از نیروی نظامی توسط غرب بر علیه او به کار گرفته میشوند.
پیش از هر چیز توجه به صد هزار نفر کشته در بحران سیاسی سوریه از هر چیزی واجبتر است. صد هزار نفر کشته به دلیل لجاجت بشار اسد کافی نبود که دنیا دست به کار شود؟ معاهدههای بینالمللی و تعریف جنایت گاهی به شوخی شباهت پیدا میکنند. کمی به عقبتر برگردیم. زمانی که تعداد کشتهها به بیست هزار نفر رسیده بود و ارتش آزاد سوریه با جدا شدن فرماندهان نظامی از بدنهی ارتش بشار اسد تازه آغاز به کار کرده بود. در آن زمان آیا بهترین فرصت نبود که با یک حمایت نظامی کار بشار اسد یکسره شود؟ حتما باید کار به استفاده از سلاح شیمیایی میکشید؟ حتما باید نبردهای مذهبی و آدمخواری به معرکه وارد میشدند؟ حتی اگر باز هم به عقبتر برگردیم، زمانی که تنها مردم بیدفاع در خیابانها با دست خالی مبارزه میکردند و خبری از ارتش آزاد نبود، آمار کشتهها چند هزار نفری بود! چند هزار نفر کشته، آن هم فقط مردم بیدفاع در خیابان کافی نبود که قدرتهای جهانی وارد شوند؟
این یک روند کاملا آشکار و واضح است. مسئولیت اصلی این فجایع بر دوش دیکتاتور خونخوار سوریه بشار اسد و حامیانش جمهوری اسلامی ایران و روسیه است. روسیه بارها قطعنامههای شورای امنیت را وتو کرد. ایران با فرستادن نیرو و حمایت لجستیکی از همان آغاز درگیریهای خیابانی در جنایات بشار اسد شریک بود و همچنان هم هست. چطور میشود با دیدن چنین روندی چشم بر این حقایق ببندیم، اقدام برعلیه جنایتهای بشار اسد را که خیلی هم دیر دارد اتفاق میافتد محکوم کنیم و به بهانهی حضور چند بینامونشان اسلامگرا به برپا ماندن حکومت بشار اسد مشروعیت التزامی بدهیم؟ این توجیهات فقط از مکتب جمهوری اسلامی بر میآیند و بس!
حتی باید بسیار تاسف خورد که دنیا معادلاتی دارد که در سال 2013 بر اساس آنها حکومتی چند هزار نفر از مردم معترضش را قصابی میکند و اقدامی بر علیهش صورت نمیگیرد. باید به خاطر وجود موجودات خطرناکی مانند جمهوری اسلامی و حکومت کرملین تاسف خورد. موجوداتی که بارها مانع از انتقال قدرت به روش مسالمتآمیز شدند. موجوداتی که عامل ریخته شدن خون بیش از صد هزار نفر انسان هستند و در این باره هیچ احساس مسئولیتی هم ندارند. آیا شایسته نیست که آرزو کنیم چنین پلیدیهایی به هر شکل ممکن شسته شوند؟ آیا نباید از نفوذ و قدرتمند شدن چنین موجوداتی ترسید؟
ما یادمان نمیرود! اعتراضات به بشار اسد یک مطالبهی ناب مردمی بود. یک حرکت مدنی آزادیخواهانه به روش اعتراض مسالمتآمیز در خیابان بود. آیا عوامل به خاک و خون کشیده شدن این حرکت حکومت بشار اسد و حامیانش نیستند؟ بسیاری از ما در آن مواقع غرب را متهم میکردیم که چرا کاری برای سوریه نمیکند؟ حالا که دست به کار شدهاند ما میتوانیم اعتراض کنیم که چرا انقدر دیر، اما منصفانه نیست که اصل تقابل با بشار اسد را هم زیر سوال ببریم. حکومت سوریه و حامیانش نشان دادند که پاسخ اعتراض مدنی را با گلوله میدهند. نشان دادند که از کشته شدن هیچ تعداد آدم ابایی ندارند، نشان دادند که از هیچ جنایتی پرهیز نمیکنند. و البته نشان دادند که از جای خود تکان نمیخورند و هیچ زبانی را نمیفهمند مگر زور و مگر اینکه قدرتی قویتر آنها را جابجا کند. آنها نشان دادند که در سوریه «صلح» را بر نمیتابند مگر اینکه معنای صلح پذیرفتن هرآنچه آنها میگویند باشد. بخش بزرگی از مردم سوریه هم نشان دادند که بشار را نمیخواهند، مگر آنکه به دست آدمکشهای او «تمام» بشوند. پس چطور میشود از پابرجا ماندن این هیولای سیریناپذیر حمایت کرد؟ چطور میشود کسی را که حتی لحظهای مملکت را به سوی بهتر شدن اوضاع نراند و یک گام هم عقب ننشست تحمل کرد؟ چطور میشود از نابودی چنین جنایتکاری حمایت نکرد؟
قشرهای نزدیک به حکومت ایران و منافعش همچون همیشه توجیهاتی در این باب میآورند که با در نظر گرفتن حجم قصابیهای بشار اسد و آنچه که به سختی گوشهای از آن شرح داده شد ناجوانمردانه هستند. از جمله اینکه آمریکا به فکر منافع خودش است یا مثلا سوریه پس از بشار تجزیه شده و یا اینکه به دست اسلامگراهای تندرو خواهد افتاد و هرج و مرج خواهد بود و به اصطلاح تا مدتها در آنجا بمب میترکانند! یک نکتهی جالب لابلای این توجیهات هست که پیش از هرچیز باید به آن توجه کرد. آن هم این است که تفسیرشان این میشود که صدهزار نفر کشته شدند، هیچ، از این پس هم صدهزار نفر دیگر کشته میشوند باز هیچ، بشار هم پابرجا بماند و اصولا مطالبهی اولیهی مردم معترض سوریه در خیابانها هم کشک، همچنین چندپارچه شدن سوریه در حال حاضر، جنگ قبیلهای که دارد شدت میگیرد، آوارگی مردم، قدرت گرفتن اسلامگراهای بینامونشان و جنایتآفرینیهای بیصاحب هم هیچ، همین الان کردهای سوریه جدا شدهاند هم هیچ، فقط بشار بماند! این معادله بدجوری به نفع بشار است؛ نیست؟ تمام آن توجیهاتی که در قالب عامل بازدارنده عنوان میشوند، همین الان هم در حال وقوع هستند و بعضی از آنها اتفاق افتادهاند و در حال شدت گرفتن هستند.
در نهایت این که آمریکا به دنبال منافع خودش است، باید بسیار هم خوشنود بود که اگر چنین است، این منافع در راستای پایین کشیده شدن پرچم سیاه بشار اسد و همراهانش است. باید از موفقیتش و رسیدن به منافعش خوشنود بود و از شکست خوردنش ناخشنود. بنا بر معیار انسانیت و آنچه شرح داده شد و بنا بر ظلمی که بر مردم سوریه رفت. این یک معادلهی روشن است. باشد، گیریم هرکس به دنبال منافع خودش است و آمریکا هم پروندهاش سیاهیها دارد. با این حال، در این مقطع و در این مورد، ما باید خشنود باشیم که او پیروز میدان باشد چون راستای منافعش یا خواستهاش یا هرچیز که اسمش را میگذاریم، به انسانیت نزدیکتر است.
مرسی از نوشتتون، برای پاکسازی ذهن من یکی که لازم بود. گاهی آدم وقتی زیاد از دور نگاه میکنه و گرفتار تفسیرات شبه روشن فکرانه به اصطلاح چپ میشه خوندن همچین متنی لازمه که به خودش بیاد.
سلام عزیزم
شما یا خوابی یا خودتو زدی به خواب یا اینکه …
آخه با انصاف این تحلیل آبگوشتی رو از کجا آوردی؟؟؟؟
1- کدوم یک از کشورهای به اصطلاح آزادی خواه به معترضین خودشون گل تقدیم می کنند؟؟؟(نشونش برخورد پلیس فرانسه ، انگلیس، آمریکا(درمقابل جنبش99درصدی)و…
2- چرا این کشورهای سوپرمن عشق آزادی چیزی به عربستان که هیچ انتخاباتی در آن هنوز برگزارنشده و بحرین که اونهمه آدم می کشه در اعتراضات مسالمت آمیز مردمش چیزی نمی گن؟؟؟
3- انصافا اگر در یک کشور درگیری هایی شروع بشه افرادی که به دلیل هم پیمانی نظامی با دولت به اون سلاح میدندتا در مقابل اتباع حداقل17کشور که دارن در مقابل می جنگند(مثل ایران و روسیه)محکومند یا کشوری که به شورشی های که:الف)اهل سوریه نیستند ب)وحشی آمدخوار هستندج)افراطی ترین آدم های روی کره زمین هستن وبعضی ها شون تا ریش شون به یک وجب نرسه ازخونشون بیرون نمی یاند و.. سلاح بدهند(مثل آمریکا و کشورهای به اصلاح دموکرات اروپایی؟؟؟
4- راستی تسلیحاتی که آمریکا به بهانه اون بدون مجوز سازمان ملل به عراق حمله کرد و اونهمه آدم رو به کشتن داد کجاست؟؟؟
5-دولت روسیه چرا اونموقع که خیلی وضعش خراب بوداز تسلیحات شیمیایی استفاده نکرد ولی الان که به اعتراف همین غربی ها پیشرفتهایی داشته اونهم در مناطق نزدیک خودش استفاده کنه؟؟؟
6-…
7-…
ولی عمراشما از این خواب و خیلاتی که درش به سرمی بری بیرون بیای؟؟؟
راستی قطعا این پیام رو پخش نمی کنی ولی اگر دوست داشتی بهش فکر کن!!!
می دونی راستش حوصله ندارم وگرنه انقدر از این استدلالها دارم که …
در چند ده پیش دو ابر قدرت خبیث دنیا را تقسیم کرده بودند. وقتی اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی از هم فروپاشید همه جیغی از شادی کشیدند! ولی این شادی دیری نپایید و جهان شاهد بروز ابرقدرت های جوجه ای بود که حال می خواستند خود را توسعه دهند . جنگ های مختلفی در اقصا نقاط دنیا در گرفت. این نتیجه عاید شد که اگرچه آب نیست والا همه شناگران قابلی هستند. رویای سقوط ابرقدرت ها و تبدیل شدن کره زمین به بهشت سرابی بیش نبود. ابرقدرت ها اگر چه دست به چپاول کشور ها می زدند ولی حداقل یک امنیت و نظم نسبی هم برقرار می کردند. حال ابرقدرت های جوجه هم همان کار را می کنند و دست به چپاول می زنند ولی بدون اینکه امنیتی در کار باشد. می گویند روزی یک کفن دزد که شب ها قبر مردگان را پنهانی می کند و کفن آنها را می دزدید به پسرش وصیت کرد که : » یک کاری کن تا مردم یک پدر بیامرزی به تو بگویند» بعد از مرگ پدر , پسره هم رفت کفن دزد شد! با این تفاوت که بعد از دزدیدن کفن یک تکه چوب هم توی ماتحت مرده فرو می کرد! مردم از آن پس می گفتند خدا پدرش را بیامرزد که هر چه بود دیگر چوب آنجای مرده های ما نمی کرد! خدا پدر شوروی را بیامرزد, پدرآمریکا هنوز زنده است!
عده ای هستند که صلح گرایی را بصورت مطلق ترویج می کنند و می گویند اگر کسی به شما سیلی زد شما طرف دیگر را نشان بده تا بزند. اگر اسد بمب شیمیایی زد و یکی از بدتر از او می خواست او بزند. ما مخالف خشونت هستیم و نباید بگذاریم تا یک قاتل یک قاتل دیگر را بزند و باید جلوی این خشونت فجیع را بگیریم! این طریقه بجز استهلاک و هدر رفتن نیرو های طلح طلب نتیجه دیگری ندارد. قبل از هر اقدامی باید جهان را شناخت و سپس عمل کرد.
خدا را شکر مثل اینکه آمریکا در تصمیمش در حمله به اسد فعلا منصرف شده و این خبر خوبی برای صلح دوستان و ضد جنگ ها است. انشالله که خبر درست باشد و همه چیز به خوبی و خوشی تمام شود و از فردا اسد به سر کارش برگردد و بمباران مناطق مسکونی و کشتار مردم را شروع کند! و طرفدارن صلح هم یک استراحتی بکنند! خدا را شکر!
با سلام خدمت شما دوست محترم.
مطلب شما در صفحه ی فیسبوک صدای محکوم منتشر شد.
باتشکر از اینکه می نویسید.
پیروز باشید
وقایع سوریه به ضرر هیچ کشوری نیست و بخاطر همین هم هست که کسی بطور جدی دخالتی نمیکند. صد هزار نفر کشته شد؟ در عوض صدها هزار نفر به نون و آب رسیدند.
حالا حالاها همینه که می بینی.
دوست گرامی. از طریق بالاترین به این مطلبتون برخوردم و لذت بردم اما، این که: «ما باید خشنود باشیم که او پیروز میدان باشد چون راستای منافعش یا خواستهاش یا هرچیز که اسمش را میگذاریم، به انسانیت نزدیکتر است» یک ذره منو به فکر فرو برد.
اگر انسانیتی در کار بود «او» همون اوایل باید برای حفاظت از جان انسان های بیگناه باید وارد عمل میشد (همون طور که به یک ماه نرسیده، کشور نفت خیز لیبی رو نجات اندیدند!). سیاست آمریکا از اول (تا الان هم که حمله شیمیایی هم مسجل شده) یکی به نعل یکی به میخ زدن هست برای تحلیل رفتن قوای ایران و حزب الله در سوریه؛ بدون توجه به اینکه بر سر سوریه و مردمش چی میاد، یعنی کثیفترین راه حل ممکن.
اگر قبول ندارید صبر کنید تا مداخله ی نظامیش رو هم ببینید که فقط برای از بین بردن قدرت رو به فزونی اسد هست تا جنگ مدت بیشتری ادامه پیدا کنه.
اگی اینطور به قضیه نگاه کنید به نظرتون نمیاد که (اگرچه خوشمون نیاد) منافع جمهوری اسلامی :یعنی ثبات ، زیر سایه دیکتاتور صالح برای برقراری نظم و جلوگیری از فروپاشی و کشت کشتار فرقه ای (همون طور که بسیاری از جنگجویان قولش رو دادن) و یا تجزیه کشور به انسانیت نزدیک تر باشه؟
نمیفهمم چرا آمریکا به رژیم اسد اجازه میدهد که صد هزار نفر را با سلاح غیر شیمیایی کشتار کند ولی او را به خاطر استفاده از سلاح شیمیایی مجازات میکند!
من نه منافقم و نه هیچ سمپاتی نسبت به اونها دارم ولی این چند تا کاربر شناخته شده (مثل افشینیک) که جنایت و وحشی گریهای صدام و فراموش کردند و برای سوریها دایه مهربان تر از مادر شدند همون کسانی هستند که از یک طرف ۲۴ساعته مشغول حمله به منافقین به خاطر همدستی با صدام در قتل و جنایت و جنگ هستند و از طرف دیگه مشغول دفاع و ماله کشی وحشی گریهای صدام بی پدر تازه طنز ماجرا اینجاست که دم از حقوق بشر و دمکراسی هم میزنند!! اگر کامنتها و پستهای این کاربر رو دنبال کنید به عمق وقاحت و بی شرفی مزدوران سید علی پی میبرید که چگونه رنگ عوض میکنند مثلا لینکهای حمله به کمپ اشرف رو چک کنید میبینید که زیر همهٔ لینکهای منافقین مشغول فحاشی و متهم کردن مریم رجوی به سؤ استفاده از خون کشته شدگان برای اهداف حزبی و گروهیست (که کاملا درسته) ولی کسی باید این حرف رو بزنه که خودش از خون کشته شدگان سوری و عراقی برای ماله کشی جنایتها و تطهیر چهرهٔ صدام وحشی و اسد جانی سؤ استفاده نکنه یا اون کاربر (anonim) که زیر پرچم تروریستهای پژاک و پ پ ک سینه میزنه حالا شده آزادیخواه و مدافع حقوق مردم بیچاره سوری !!اینها یه مشت تروریست حکومتی و تجزیه طلب هستند که ادامه حیات و مجودیتشون در گرو آشوب و فتنه و خون و خون ریزیست و با رفتن اسد موقعیتشون به خطر میفته…