یک وبلاگنویس دیگر را کشتهاند!
احتمالا جرمش شامل چنین عبارتهایی بوده است: اقدام علیه امنیت ملی، تشویش اذهان عمومی، توهین به سران نظام، نشر اکاذیب و …
- لطفا واژهی اقدام را تعریف کنید(1 نمره)
- امنیت ملی را تعریف کرده و مثالهایی واضح از برهم خوردن امنیت ملی(درسطح یک کشور) ارائه دهید(1 نمره)
- با توجه به سوالهای یک و دو، «اقدام» و «امنیت ملی» را با هم در یک جمله بیاورید(5 نمره)
- تشویش چیست؟(1 نمره)
- اذهان عمومی را توضیح دهید(1نمره)
- لطفا تشویش و اذهان عمومی را به همراه یکدیگر در یک جمله بیاورید و برای آن معنایی دقیق با توجه به سوالهای 4 و 5 استخراج کنید(5 نمره)
- توهین چیست؟(2 نمره)
- سران نظام چه کسانی هستند و چگونه به آنها میشود توهین کرد؟ لطفا با ذکر مثال توضیح دهید(2 نمره)
- به نظر شما نشر اکاذیب چگونه جرمی است و چه مجازاتی میتواند داشته باشد؟ لطفا با ذکر مثال توضیح دهید(1نمره)
- به نظر شما مطلب نوشتن در یک وبلاگ شخصی ( آن هم با بینندههای محدود) میتواند مشمول مواردی چون اقدام علیه امنیت ملی بشود؟(1 نمره)
به جای تمامی سوالهای فوق میتوانید به سوال زیر پاسخ دهید:
قدر جان انسان چیست و چه چیز ضعیف و شکنندهای به خطر افتاده است که به خاطر آن جان یک وبلاگنویس را میگیرند؟(20 نمره)
جالب است به این نکته توجه کنیم که این بار اولی نیست که این اتفاق میافتد، که کسی به جرم نوشتن جانش ستانده میشود. توجه کنیم که مردمی در این سرزمین زندگی میکنند که نسبت به وقوع چنین اتفاق بزرگی در سال 2012 میلادی بیتفاوت هستند. ایران سرزمین عجیبی است. همین مردم از همین الان در حال سینه زدن و نوحهخوانی برای سالگرد یک کشته هزار ساله هستند. کشتهای که به بهانهی پاس داشتن خونش چه جوانةا که کشته نشدند و چه ستمها که روا نشد! مردم شگقتانگیز ایران تا دیدن روی آرامش سالها فاصله دارند.
پ ن:
یک پرسش : چطور تاجزاده و نوری زاد می توانند به راحتی به رهبر نامه بنویسند ولی جوانان مظلوم ما مثل شهید ستار بهشتی که مخالف واقعی این رژیم فاسد و درد هستند سریعا» و بی سروصدا به شهادت میرسند!
چطور است که تاجزاده و نوری زاد مرتبا به رهبر نامه می نویسند و اتفاق خاصی هم نمی افتد به خصوص نوری زاد که نامه هایش همه فحش و کثافت به خامنه ای و فرزندان کثافتشه!
بهتر است به مخالفین ظاهری که یکی از حربه های مهم این حکومت فاسد است دقت بیشتری بکنیم. به قول قدیمی ها یک کاسه ای زیر نیم کاسه است و حساب و کتابی هست که نوری زاد و تاجزاده نامه به خامنه ای می نویسند و اتفاق خاصی هم نمی افتد!
یه نگاهی به شهید ستار بهشتی بکنید که بعد از 3 هفته زیر شکنجه شهید شد. این جلادها با مخالفای اصلیشون اینطوری رفتار میکنند. حرومزاده های رفسنجانی و نوری زاد و … همه فیلمایی با سناریوی مشابهه . وقتشه بیداربشیم.
اینها همه فیلمه، این حکومت فاسد شدیدا» دنبال یه نفراز خودشون میگرده که محبوبیت مردمی داشته باشه تا این مردم احمق مثل همیشه مثل گوسفند بریزند پا صندوقای رای. فعلا دارند رو دارودسته هاشمی رفسنجانی و مشاعی کار میکنند. روش خیلی قشنگ و ظریفیه. ما گوسفندا هنوز نفهمیدیم که کسی که شورای نگهبان تایید کنه یعنی یه کثافت فاسد دزد مثل خودشون. رفسنجانی نقش خیلی مهمی داره الان، دخترش درحال تخلیه کردن اطلاعات زندانیان زنه و پسرشم اصلا» تو زندان نبوده به بهانه اینکه تو انفرادیه! حالا هم راحت تو بهترین بیمارستان خصوصی استراحت میکنه. بیچاره جوونای ما و ما مردم که اینقدر خر و ساده ایم که بعد از اینهمه تجربه تلخ بازم گول این کثافتها را میخوریم! بامید سقوط و نابودی این حکومت فاسد. آمین
سکوت و خفه شدن مردم مرده ایران تا کی؟؟؟
بار آخر هم نخواهد بود. تو یکی که خیلی بد به حالت میشه حالا صبر کن
این ماجرا به نظر من از یک جنبه دیگر هم قابل بر رسیست. اینکه یک سری مرتب اشاره میکردن که این عزیز یک کارگر بوده روشنفکر نبود!!!!!!
خوش حالم که به مدد خر خونی( اون کاری که ما میکردیم درس خوندن نبود)از اون مهد تمدن! خارج شدم. الان در جایی زندگی میکنم که ارزش آدمها به میزان حقوقی ماهیانه نیست.
دوستان ببخشین ، این عزیز مثل من و امثال من یک عالمه ریاضی و فیزیک نخونده بود بشه مهندس، بعدشم همه فکر کنن مهندسی فهم و درک هم میاره.
ببخشید که مثل من و امثال خود من دهها کتاب قلمبه سلمبه نخونده که وقتی یجا میره اسمای قشنگ بلد باشه باشون پزه روشنفکر بعده یا هر دفعه جملههای قشنگ اونارو آروغ بزنه تو صورت بقیه. یاا اینکه چارتا غلط املا داشته تو زبونی که برای صداهای مشترک چند علامت مختلف وجود داره.
کی میخوایم بفهمیم که بی فرهنگیم. کی میخوایم بفهمیم آدم هارو طبقه بندی میکنیم. دیکتاتوری یک بخش از وجود تک تک ماست. این حکومت یا حکومت قبلی برخاسته از خود ماست
این عزیز فکر میکرد و مینوشت. از خودش، نه کپی پست از روشنفکر!!!!!های صد سال پیش فرانسه
به جای ناله کردن باید ایستادن برای گرفتن حق خودمون رو یاد بگیریم کاری که اون و امثال اون می کنند
اندیشه جان چون جایی برای گفتن نظرم نداشتم برای بیان نظرم از فرصت نوشته ی شما استفاده کردم. در حقیقت، پیام من یک خطاب عمومی است
سلام شیر سنگی عزیز. خیلی کم پیدا شدی رفیق./ اختیار داری، خوشحال شدم که اینجا دیدمت
سلام اندیشه جان، دیشب بعد از نوشتن این پیام تصمیم گرفتم دوباره برگردم فرفر. اونجا می بینمت رفیق 🙂