و چون گاه به انتخابات رسیدی، گروهی یافت شدندی که در کوی و برزن جار بزدندی که ای مردم رای همی دهید که این تاکتیک بودی و شما چه دانید که تاکتیک چیست؟ از این روی رندان آن گروه را به اصحاب پیچش شناختندی و از آن پس جمعی از خلق پیچ خوردندی و بسیار تاب گرفتندی و مسرور بودندی. و شیخنا از پیچش آنان بسیار حال بکردی تا جایی که ایشان را چند روزی در مرتبه حیاتی و دوستان دانستی. و همانا اصحاب پیچش(ع) بسیار تندخوی و ناراحت بودندی و هرکه را که با ایشان ناکوک بودی نخست سخت بپیچانندی و سپس برچسب زدندی که شما دسیسهگر باشی و همانا اسرائیل پلید باشد. گروهی از رندان از زیادی زاویه پیچ به شگفت آمدندی وصلوات محمدی ختم بکردندی زیاد. گویند از اسرار آن اصحاب(ع) کسی سر در نیاوردی و معلوم نشدی که چرا بر شگفتیهای هفتگانه افزوده نشدندی؟ والله اعلم! اصحاب را رفتاری عجیب بودی. همانا شیخنا را جلاد و ابله گفتندی لاکن چون گاه به انتخابات رسیدی و شیخنا رای خواستی، خلق را نیک بپیچاندندی و تاکتیک میزدندی و شیخنا مسرور میگشتی. و این بسیار پارادوکسیکال بودی که همان تاکتیک باشد. و اینگونه بودی و شیخنا سالها بزیست.
الف کاف با را، و تو چه دانی این چیست! این راز من است! احمق سجده بکن اول اینجا واجبه! حالا منو نیگا! رازی در کار نیست! چون من آخرین جاکش رو قبلا فرستادم! حالا همه باهم برین سجود که مادر شیخ و رند و کلا همتون رو می…ام! من یگانه دوست تو میباشم! خوب پاشو برو رای بده! بدو! دوست آدم یه چی میگه بگو چشم! چی فوحش دادی! سنگ میشی الان! نشدی؟! یه دیقه وایسا! نشدی نه! ببین امام حسین رو تو کربلا کشتن! آخه با مرام! اون حرف منو گوش میداد! تو مرد نیستی! شیطون رفته جلدت! من بهترین دوستت هستم لاشی! رای بده! مهم نیس به کی! همه اونایی که لاشی بودن رو جر دادیم! الان همه با هم میخوریم! صدق اللاتی که گنده لاتی کرده بهش