انتخابات بیرمق و خلوت سال 90 مجلس نیز تمام شد. اما خیابانها هنوز بوی خون میدهند. هنوز ردپای کفشهای کتانیاش آسفالت خیابانها را شرمنده میکند. هنوز وقتی از امیرآباد و حوالی میدان انقلاب و چهار راه ولی عصر میگذریم، اگر سرمان را پایین نیندازیم، حداقل لبخند بر لبانمان میخشکد. با این اوصاف، کسانی که بر باد سوارند و منفعتشان را به همراهی با صدای آزادیخواهی مردم ترجیح میدهند، امروز به پای صندوقهای رای رفتند و انگشتشان را در خون مردم زدند و با آن پای برگه خیانت را انگشت زدند.
آخر چه توجیهی داشت شرکت کردن در این انتخابات؟ وقتی همه احزاب و افراد معترض یکصدا فریاد زدند تحریم، شرکت در انتخابات به جز مسخره کردن این افراد چه معنایی دارد؟ آیا واقعا لوله تفنگ را در دهان کسی گذاشتهاند و از او خواستهاند که رای بدهد؟ اگر چنین باشد در نهایت میتوانیم به آن فرد بگوییم که ایستادگیاش ضعیف بوده است. اما در غیر این صورت چیزی به جز خیانت نمیتوان گفت. خیانت! آن هم خیانت به مخلوط خون و آسفالت و کفشهای کتانی. خیانت به آزادیخواهی و انسانیت.
پیشتر در زمانی که آقای کواکبیان به عنوان یکی از اعضای جناح اصلاحطلب دعوت به مشارکت در انتخابات کرده بود، نوشتم که ما به آن مخلوط خون و آسفالت خیانت نمیکنیم. نوشتم که رهبر ما نداها و خونهای ریخته شده و عقلانیت هستند. نوشتم که ندای آزادی ایران بسیار محبوبتر ازآقای خاتمی است. نوشتم که خوب به چشمهایش نگاه کنید. ما به آن مخلوط خون و آسفالت خیانت نکردیم روسیاهی میماند برای کسانی که انگشت در خون ملت بردند و پای برگه خیانت را امضا کردند.
همه این لحظهها تبدیل به نوشتههای کتاب تاریخ خواهند شد. ممکن است تاریخ ما را به بی عملی و نا آگاهی متهم کند، اما شما اتهامتان سنگین تر است. خیانت!
مارادونا را ولش کن سید ممد را بپا تا دوباره به خودمون گل نزنه!
خیلی خوب شد! این آدم ماهیتشو رو کرد اگر چه مدتهاست که نشان داده دغدغه نظام برای او بسیار مهمتر از دغدغه ایران است! از این آدم اصلا بعید نیست! اگر شرکت نمی کرد جای تعجب داشت. ببین مردم به چه کسی دل خوش کرده بودند و عنان اصلاحات را به او سپرده بودند.
می شود اینگونه فرض کرد که برای اینکه هم خدا و هم خرما را داشته باشد به دماوند رفته تا به دور از چشم دوربین ها یواشکی رای خود را بیاندازد! با یک تیر دو نشان زده ! هم ژست خود را حفظ کرده و هم دل مقام معظم رهبری را بدست آورده!
چقدر یک ملت باید ساده و بدبخت باشد که صد بار از یک سوراخ گزیده شود! طرف سالهاست که دارد داد می زند که من تدارکات چی نظامم باز می بینی یک عده هنوز بهش افتخار می کنن!
ما ایرانیان همیشه از شخصیت های واقعی نقش های توهمی و تخیلی و اسطوره ای می سازیم. خاتمی یک ایکس بیشتر نبود ! در دوم خرداد مردم از سر لجبازی به او رای دادند و شانسی شد مجری اصلاح طلبی در ایران و مردم هم شروع کردند در مورد او مبالغه کردن و این گوله برفی را تبدیل به آدم برفی کردند و برایش چشم و ابرو هویج گذاشتند. کم کم مردم بدهکار خاتمی شدند و جنبش دوم خرداد حاصل اقدامات او تلقی شد!
سلام به نظرت عجیب نیست که تو انتخابات 88 ساعت پنج صبح آرا رو اعلام کردن در حالی که انتخابات تا 12 شب تمدید شده بود ولی الان با وجود اینکه مشارکت خیلی کمه و انتخابات تا 10 شب ادامه داشت هنوز نتیجه رو اعلام نکردن؟
دلیل محکم بر تقلب در انتخابات 88
لطفا اطلاع رسانی کنید