با توجه به موفق نبودن پروژه کانال تلویزیونی اصلاحطلبان نزدیک به سایت جرس که تلویزیون رسا را راه اندازی کرده بودند، انتشار اخبار جنجالی به جای پرداختن به جریان خبر رسانی همیشگی در سایت جرس قابل درک است. البته ابتدا باید بگویم که به هرحال پشتیبانی آن وبسایت از زندانیان سیاسی و همینطور تلاش در راه مبارزه با استبداد حاکم فعلی به هر حال ارزنده است و من از این بابت قدردان هستم. هرچند که آن جناح تنها بر اخبار نزدیک به منافع جناحی خود تمرکز کرده بود که البته طبیعی هم هست. با این حال با توجه به فراگیری جنبش سبز که شاهسخن کلام میرحسین موسوی بود و تصور نزدیک بودن آن رسانه با میرحسین موسوی(از نظر جناحی) انتظار میرفت به اخبار زندانیان و فعالان «غیرخودی» هم بیشتر بپردازند. در هر صورت در مبارزه با استبداد هرکس گوشهای از بار را بردوش میکشد و همین ستودنی است.
اما در مورد شکست پروژه تلویزیونی و منزوی شدن سایت جرس که حتی کار به اعلام نیاز به کمک مالی هم کشیده شد، من تصور میکنم که اولین دلیلش این است که مردم ایران از «خط امام» و دوران طلاییاش و هر چه که به استبداد تعلقی دارد خستهاند. همانگونه که از عنوان شاهزاده رنج میبرند، از خط امام هم میبرند. در واقع این همان هشداری بود که پیشتر هم به افرادی که خود را ادامه دهنده راه میرحسین دانستند از سوی برخی از فعالین داده شده بود. به خود موسوی هم داده شده بود که کار را به این شکل نمیتوان پیش برد و پس از گذشت مدتی، شما میمانید و چند نفر بازمانده از دوران انقلاب فرهنگی! من تصور میکنم میرحسین موسوی فرد راستگویی بود و و هست و صادقانه دوران حکومت خمینی را دوران خوبی میدانست. با این حال گوش شنوا هم داشت و تا حدی آماده تغییر هم بود. پس از اینکه دسترسی او به جامعه توسط حکومت محدود شد، افراد جناحی نزدیک به او و مخصوصا اصلاحطلبان نزدیک به آقای خاتمی و همینطور دوستان فعال در وبسایت جرس، تکیه بر نظام جمهوری اسلامی و دوران خمینی را با شدت بیشتری ادامه دادند. این شدت این شبهه را هم ایجاد میکرد که شاید همین افراد سر راه تغییر کلام موسوی هم قرار گرفته بودند.
اخیرا هم سایت جرس نوشتهای را منتشر کرده بود که مدعی شده بود تنها سخنگوی مهدی کروبی خانوادهاش هستند. این ادعا اگر همانگونه که سایت سحامنیوز آن را تکذیب کرد، غیرواقعی باشد به احتمال زیاد به منظور تخریب مجتبی واحدی و سخنان ایشان صورت گرفته است. هر چند که احتمالش هست که این خبر صحیح باشد و مهدی کروبی خود خواستهاش چنین بوده است که تنها خانوادهاش مواضعش را انتشار میدهند. اما در هرصورت مسئله این است که مردم از «خط امام» و تاکید بر حکومت دینی خسته شدهاند. از یکی به میخ و یکی به نعل زدن شما خسته شدهاند. از دمکراسی دینی خسته شدهاند. بله این حرفها تکراری است. مسئله این است که این حرفهای تکراری، واقعی به نظر میرسند. اگر صحبتهای مجتبی واحدی که به گفته خودش در زیرزمین خانهاش آنها را به صورت ویدئو در آورده بود، مورد توجه واقع شدند، دلیلش شخص آقای واحدی نبوده است. دلیلش مخالفت صریحشان با حکومت دینی و گام نهادن فراتر از این دوگانه حرف زدن و اصرار بر پیوند مفاهیم ناهمگون دمکراسی و حکومت دینی بوده است. این سخنان بودند که مورد توجه قرار گرفتند نه یک شخص. همین آقای واحدی اگر عملی مغایر با حرکت به سوی دمکراسی از ایشان پدیدار شود، قطعا نظرات هم نسبت به ایشان تغییر خواهند کرد. اما باز در همان شرایط هم سخنان تازهای که تاکنون زدهاند ارزشمند میمانند.
پ ن:
به نظر من دوران شخصگرایی و بازگویی آرمانگرایی کلاسیک و شریعتی و خط امام به سر آمده است. با تکیه بر این مفاهیم پوسیده نه میتوان دندان برای قدرت تیز کرد و نه حتی میتوان جلوه خوبی برای خود ساخت. حتی بازگو شدنشان همچون تکرار ناامید کننده واژه شاهزاده، تلاشهای راستین را هم کماثر میکند.
با درود
نوشته های شمارو خوندم اندیشه شما هم در راستای روشنگری و داشتن سرزمینی ازاد است
خوشحال میشوم باهم تبادل لینک داشته باشیم
در صورت تمایل مرا نیز مطلع سازید
نوای قلم
تحلیلی منطقی و واقعی به نظر میاید