این صحبتهای اخیر ایشان در مورد عدم شرکت در انتخابات و اتخاذ موضع قاطع در این زمینه موجب شد یک بار دیگر به انتخابم در 88 افتخار کنم. آن زمان فکر میکردم که مهدی کروبی بازوی پیشبرنده اتحادش با موسوی است که محافظهکاری ها را آرام آرام و یکبهیک تبدیل به تابوهای شکسته شده کند. این را با حضور تیم قوی و حامیانش فهمیده بودم که بنیان استدلالی و منطقی کافی را ارائه میکردند. پس از انتخابات این اتفاق افتاد. آرام آرام تابوها شکسته شد. کار به جایی رسید که مفهوم اصلاحطلبی از انحصار مدعیان اصلاح نظام جمهوری اسلامی خارج شد و میرفت که به مرور حتی کروبی و موسوی هم رسما آن را اعلام کنند.
گرچه کسانی چون من در نقش آن گیردهنده سمج ظاهر میشدند که مدام تکرار میکردند بازهم کم است، بیشتر و بیشتر، اما همه چیز سرجایش بود. هم من و هم آنها که میگفتند بیشتر نمیشود. امروز در جایی جلوتر از آنچه فکر میکردم هستیم. امروز بذرهای مجادلههای سخت و دوران طاقت فرسا، با هزینههای هنگفتی که داده شد به بار نشسته است. این «بهبارنشستن» را آقای واحدی رسما اعلام کرد. او خروج از دایره محدود کننده واژهها را رسما اعلام کرد و شاید این تایید همان بازوی پیشبرندهای باشد که گفتم. باید از رونمایی این فراگشت نیک شاد باشیم.
فراموش نکنیم که این روزهای حساس، برگهای با ارزش تاریخند که مبنای قضاوت آیندگان خواهند بود.
من چندان خوشبین نیستم! اینکه کسی مثل ایشان به محض اینکه از کشور خارج شد بنشیند دور گود و دستور «لنگ اش کن» صادر کند هنر نیست، این هنر را باید آنها که درون هستند بکنند!
وگرنه دستور عبور از جمهوری اسلامی در خارج از کشور سالهاست که صادر شده.
درود
اینکه ایشان رسمن اعلام میکنند که اصلاح طلب نیستند درست و جای بسی خوشحالی است اما چیزی که من در پست شما دیدم ساخت بت نبود که این هم جای بسیار خوشحالی ست اما ایشان باید رسمن اعلان کنند که برای آینده چه میخواهند و چه برنامه ی دارند و در این زمان که حتی شاهزاده نیم بند پهلوی و سبز های با پسوند و پیشوند آزادی و اصلاح طلبان و اپوزیسیون خارج از کشور با شاخه های مختلف از آن طفره میروند یا در حال رد تفکرات سابق خود هستند یا در حال توجیه تفکرات غیر دمکراتیک باید بدانیم ایشان چه میگویند در زمانی که سایه ی بی اعتمادی و روحیه ی کاسبکارانه مردم فضای ایران را پر کرده است این هم بی تاثیر است مگر اینکه محکوم به تجربه ی دوباره باشیم.