به نظر می رسد با توجه به وضعیت آزادی بیان در داخل کشور، بحث و تبادل نظر عمومی در مورد جریانات سیاسی و اجتماعی به دنیای مجازی کشیده شده است. این موضوع هم خوبیهایی دارد و هم بدیهایی. اگر به دنبال کسب نتیجه در کوتاه مدت باشیم بدیهایش میچربد ولی اگر به دنبال تکوین پایههای احزاب سیاسی نواندیش و موثر در آینده میان یا بلند مدت باشیم، خوبیهایش میچربد. باید این واقعیت را پذیرفت که کارآیی دنیای مجازی در کوتاه مدت چندان بالا نیست.
اما اینکه چطور از فضای مجازی بهره ببریم هم مهم است. یکی از نکات مهم برای موثر بهره بردن از فضای مجازی وجود محافلی است که در آنجا افراد هم مسلکی جمع شوند و بر روی باورهایشان بحث کنند، مطالعات و افکارشان را به اشتراک بگذارند و با تکیه بر دستآوردهای این بحثها، محتوا و ایدههای نو خلق کنند. به نوعی این همان بهرهگیری از ویژگیهای تشکیل احزاب در جامعه هست. البته حزبگرایی سنتی آفتهایی دارد که مثلا یکی از آنها دستورپذیری مطلق اعضا از سران حزب است. خوشبختانه این گروههای مجازی میتوانند از آن آفت در امان بمانند و در عین حال از سودمندی رفتار حزبی که یکی از آنها حضور در بین هم مسلکان وبهرهگیری از حمایت فکری و عملی آنان است بهره بگیرند.
تفاوت این گروهها با وبسایتهای موجود که سخنگوی احزاب هستند در این است که اینجا اعضای گروهها را افرادی تشکیل میدهند که هرکدام آزادانه میتوانند در هر لحظه نظراتشان را به روز کنند. افراد میتوانند بدون قید و بستهای دست و پاگیر حزبگرایی سنتی، از گروهی به گروه دیگر گرایش پیدا کنند. بنابراین گروهها تنها اربیتالهایی هستند که از الکترونهای اشتراکی تشکیل میشوند. هرگروه تنها یک اسم است که مبانی نظری دارد. به محض اینکه مبانی نظریاش به چالش کشیده شدند، اعضا کم کم کوچ میکنند و گروه دیگری را که مبانی نظری قویتری دارد فربه میکنند. هیچ کسی هم واهمهای از ترک کردن یا عضو شدن ندارد. بنابراین در چنین شرایطی تداوم حیات یک گروه، تنها وابسته به قدرت مبانی نظریاش در ارضا کردن اذهان تحلیلگر افراد است. این خصوصیت در احزاب سنتی بسیار ضعیف است چون آنها قیدوبندهای زیادی سر راه اعضایشان میگذارند که نتوانند گروه را ترک کنند.
بهترین مکانها برای ایجاد این محافل سیاسی، شبکههای اجتماعی هستند. در آنجا معمولا جمعیت فعال خوبی حضور دارند و ماحصل بحثهای هرگروه، به راحتی در اختیار سایر گروهها و افراد مستقل قرار میگیرد. همچنین امکان عضو شدن و ترک یک گروه یا فعال بودن یا نبودن در آن، تنها به خواست افراد بستگی دارد که آن هم خود وابسته به معقولیت فضا و قدرت مبانی نظری آنجا است.
این محافل مجازی زمینه را برای برجسته شدن چهرهها و ایدهها هم فراهم میکند. به مرور کاربرهایی با شناسهةای واقعی خواهند پیوست و همین پل ارتباط این تمرین مجازی به جامعه واقعی است. کم کم افرادی که شناسه واقعی را استفاده کردهاند در جامعه هم یکدیگر را پیدا میکنند و آرام آرام چهرههایی به جامعه معرفی میشوند که مبنای عملکرد و باورشان بحثهایی مستقل از زنجیره استبدادی دنیای فعلی سیاست است. این یعنی یک قدم به سوی تولید سیاستمداران مفیدی که کمترین وابستگی را به جامعه سیاسی بیمار فعلی دارند. از طرفی دیگر افرادی که شناسههای مجازی دارند هم به آرامی در جامعه نفوذ میکنند و شاهد نوعی گسترش خزنده دیدگاههای برتر در زیر پوست جامعه واقعی خواهیم بود. این گسترش خزنده با اعلام حضور آن چهرههای واقعی که در مورد آنها صحبت شد، پوست خشک و کهنه جامعه را میترکانند و جامعه کم کم پوست میاندازد. این نوعی فرآیند تغییر سازماندهی شده و آگاهانه است که میتوان به آن اصلاح گفت که سازمان دهندگان این اصلاح همه افراد جامعه بودهاند و اهداف هم از بطن عقاید و ایدههای برتر زاییده شدهاند.
من تصور میکنم اکنون زمان آن رسیده است که این گروهها در شبکههای اجتماعی با حضور افراد فعال و با آگاهی نسبت به کارآیی آنها قدرت بگیرند.
متاسفانه دوستان ما بيشتر از سوژه هاي مفرح استقبال ميكنند.